در یکی از همایش هایم زنی به سمت من آمد و گفت درباره ی مقصود و هدف اصلیش تصمیم گیری کرده است.از او پرسیدم که این هدفش کدام است او گفت:"می خواهم در مدت یکسال میلیونر شوم.

کنجکاوانه از او پرسیدم که ثروت فعلی اش چه قدر است؟معلوم شد که او یک ورشکسته است.از او پرسیدم که کارش چیست ، معلوم شد که او را به علت نداشتن صلاحیت لازم از کارش اخراج کرده اند.

از او پرسیدم که با این شرایطی که در آن به سر می برد چگونه می خواهد یکساله میلونر شود. در جوابم گفت که خود من گفتم ، اگر هدف شفتف و روشنی در نظر بگیرد می تواند به آن برسد.

مجبور شدم به او در مقام توضیح بگویم که هدفش به قدری غیر واقع بینانه است و دست نیافتنی با توجه به شرایط اوست که مایوس می شود.تعیین هدفی در این حد، همه انگیزه او را از بین می برد و مانع از آن می شودد که در سال های بعد آن قدر تلاش کند تا به هدفش برسد.